رکود در وبلاگستان فارسی: خطای دید

امروز گویا روز وبلاگستان فارسی است. روزی که اولین پست وبلاگستان فارسی منتشر شده است(مثل تمام روزهای دیگر). به این بهانه نوستالژی روزهای شکوفایی و حسرت شب های پر زرق و برق گذشته وبلاگستان مد شده  و همه شروع کرده اند به یادآوری آن روزها.

بصورت شهودی به نظر می آید که درست می گویند. هرچند آمار دقیقی وجود ندارد اما حداقل می توان بصورت عینی ادعا کرد که دیگر آن شوق و اشتیاق گذشته در وبلاگستان فارسی نیست. آن شور و هیجان نهفته در پاسخ دادن به پست ها، ابراز موافقت یا مخالفت، فحش دادن و فحش شنیدن، حرص خوردن و حرص دادن، تا نیمه شب بیدار ماندن و پاسخ کامنت های موافق و مخالف را دادن وجود ندارد. اما شاید این چندان معنای رکود نداشته باشد. اگر پیشرفت های تکنولوژیک این چند ساله را در عرصه اینترنت مرور کنیم می بینیم که با دنیایی متفاوت با آن روزها مواجه هستیم.

فضایی که امروزه با آن روبرو هستیم، از شبکه ها و تکنولوژی مبتنی بر وبی برخوردار است که حتی تصور برخی از آنها در سال های 82 تا 84 (که به نظر من اوج وبلاگ نویسی فارسی است) غیر ممکن بود. خصوصا گودر نقش مهمی در این میان دارد. گودر دو کارویژه بسیار مهم دارد که باعث کاهش حجم نوشته ها و نیز کاهش تعداد مخاطبان مستقیم وبلاگ های کلاسیک می شود:

اول- گودر محلی برای به اشتراک گذاری است. هرچند که در نگاه اول باید این امکان به اشتراک گذاری سبب افزایش بیننده مطالب شود اما دقیقا اینطور نیست. به عبارت دیگر گودر هرچند سبب افزایش تعداد کسانی که یک مطلب را می خوانند می شود اما غالبا این مخاطبان به اصطلاح حرفه ای هستند و بصورت مستقیم به وبلاگ مراجعه نمی کنند. پس از کاهش تعداد مستقیم مراجعه کنندگان نمی توان نتیجه گرفت که وبلاگستان در رکود به سر می برد. همچنین کاهش تعداد کامنت ها و امثالهم باید با در نظر گرفتن تعداد کامنت های شیر شده به فارسی در گودر صورت بگیرد و بدون آن بی اعتبار است.

دوم- با وجود دنبال کنندگان در گودر و امثالهم، دیگر وبلاگ نویسان مجبور نیستند مدام بنویسند تا مبادا خواننده اشان از دست برود! مرضی که سال های گذشته در وبلاگستان وجود داشت. به عبارت دیگر درست است که تعداد پست ها در وبلاگستان کم شده است اما این به معنای کاهش کیفیت نیست. بلکه استدلال بالا نشان می دهد که احتمالا در جهت افزایش کیفیت است. (مثلا همین وبلاگ نویس معلوم الحال که حدود دو سال است کم کار شده و عملا وبلاگ نمی نویسد، حدود 1500 دنبال کننده در گودر دارد و هر وقت حالش باشد می نویسد و می داند که چند نفری نوشته را می خوانند. همین جا اگر دوستان حالش را داشتند از نشانی زیر در گودر نه 5 نشانی دیگری که این وبلاگ با آنها به اشتراک گذاشته شده است استفاده کنند. + بحث خیلی دقیق و علمی است! گویا حتما آن اسلش آخرش هم باید باشد!)

همچنین دلیل دیگری که شاید ریشه این تصورات از رکود باشد این است که نسل اول وبلاگ نویسی در ایران(کسانی که در سال های 80 تا 85 وبلاگ نویسی را شروع کردند) پیر شده! کارهای دیگری دارد، مشکلات و مسایلش تغییر کرده است و امثالهم و فرصت و حوصله سابق را ندارد. همچنین از آنجایی که هنوز فضای وبلاگستان در دست این نسل است(بیش و کم) بیش از پیش این رکود به چشمشان می آید و در نتیجه فضای نوشتجات را متاثر از تورش ناشی از زاویه دید می سازد.

این نوشته در محمدصادق الحسینی ارسال شده و با برچسب‌گذاری شده. این نوشته را نشانه‌گذاری کنید.

12 پاسخ برای رکود در وبلاگستان فارسی: خطای دید

  1. zirpoosh :گفت

    سلام
    مطالب شما درست است اما فکر میکنم کسانی که درباره افول وبلاگستان فارسی نوشته اند مطمئنن گودر های خود و احتمالا چند تن دیگر را هم دیده اند
    واقعا اگر خود شما هم دقت کنید باید متوجه این شده باشید که حتی با احتساب گودر نیز با روزهای اوج وبلاگستان فاصله چندانی داریم
    البته این نظر شخصی خودم هست
    و بر خلاف شما فکر می کنم یکی از دوران درخشان وبلاگستان از سال 85تا قبل از شروع انتخابات 88 بود
    این انتخابات هنوز سایه تیره و سنگین خود را از سر وبلاگستان کم نکرده
    شما هم احتمالا دیده اید چقدر افسردگی در قشر تقریبا جدید وبلاگ نویس زیاد شده!
    و این ها همه باعث میشه تا جمعیت مجازی ما به وب2 روی بیاورد
    شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک و فرند فید هر روز گسترده تر و شکوفا تر شده و وبلاگستان هواداران خود را از دست می دهد
    البته به طور شخصی فکر می کنم این رکود موقتی بوده و باید منتظر شکوفا شدن دوباره وبلاگستان باشیم

  2. بازتاب: وبلاگ نویسی فارسی نه ساله شد « اقتصاد خرد‌، بازار و خانوار

  3. بازتاب: نه فیس‌بوک، نه گودر، لینک مستقیمِ بلاگر » SoloGen’s Anti Memoirs

  4. بازتاب: Links for 2010-09-10 [del.icio.us]

  5. بازتاب: links for 2010-09-09 | نیم خط وحید » انعکاس لینکهای جالب و خواندنی روز

  6. سلام
    من هم چند وبلاگ دارم و همونطور که شما اشاره کردید کم می نویسم ولی سعی می کنم محتوایی برای ارایه داشته باشم.
    در زمینه اقتصاد وبلاگی دارم که مایلم نظر شما را در موردش بدانم و اگر مایل بودید تبادل لینک کنیم. من بیشتر به دنبال بررسی وقایع اقتصادی جهان هستم.
    ارادت فراوان
    عماد

  7. رفيق :گفت

    با خواندن اين متن ترسيدم و احساس بيسوادي كردم!! و راستش نگران ايام پيري ام شدم. گودر چيه؟ توييتر كه اصلا نميدونم چيه خوردنيه پوشيدنيه؟ درباره فيس بوك شنيدم ولي تا حالا نديدم. ميگن شبيه اوركاته كه 5-6 سال پيش توش عضو بوديم!

  8. سالار :گفت

    خیلی دوست دارم نظر شخصی تو رو درباره آنارشوکاپیتالیسم بدونم.

  9. خوب به نظر من هم اوج وب نویسی سال های 84-85 بود. اما اون زمان مثل الان امکانات ورود به اینترنت راحت نبود. مثلا توی شهر ما ای دل اس ال یا وایرلس نبود. خیلی که خوره اینترنت بودیم اکانت یک ماهه دایل اپ شبانه یا روزانه می گرفتیم. همین.
    از طرفی بعد از انتخابات خیلی ها که با شورو و شوق می نوشتند افسرده شدند و واقعا حس و حال نوشتن نداشتند. و چیزی که مزید بر علت بود افسردگی خوانندگان بود. همان طور که مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق می آورد خوانندگان و نظراتی که واقعا نویسنده را درگیر کند بسیار مهم و مفید است.
    پیش از این در چت روم ها بحث و جدل های سیاسی یا اجتماعی یا مباحث علمی هم داشتیم. پس از مدتی که نام ها را از روی چت روم ها برداشتند و فقط امکان دیدن شماره بود این موارد رو به کاهش گذاشت. این شد که کم کم چت روم ها به محلی برای یافتن دوست دختر یا … تبدیل شد.
    مورد مهم دیگر فیلترینگ است که بهترین نویسندگان را درگیر خود کرد. به شخصه نویسندگان محبوب و خوش نویسی را دیده ام که پس از فیلترینگ های فراوان شروع به خودسانسوری کرده اند و باز به خاطر نامشان فیلتر شده اند و ادامه این روند خیلی ها را از وب نویسی زده کرده یا به سوی وبلاگستان های پایدار مثل وردپرس کشانده است.
    ببخشید طولانی شد.

  10. بازتاب: نه فیس‌بوک، نه گودر، لینک مستقیمِ بلاگر | Anti Memoirs

بیان دیدگاه