طرح هدفمند سازی یارانه ها و دولت باهوش

این روزها حالی برای نوشتن نیست.شاید هوا که سردتر شد، حالش هم پیدا شود! می دانید که هوای سرد خواص خود را دارد.

چندی است که بحث هدفمندسازی یارانه ها بحث داغ روز شده است. دولت پس از اینکه مدتی قبل از انتخابات طرح را رها کرد تا انتخابات برگزار شود، دوباره با وجود شرایط بعد از انتخابات، مصر است که طرح را اجرا کند. حتی به نظر می رسد قصدش برای انجام این طرح بیش از پیش تقویت شده است.
اما چرا چنین است؟ قاعدتا پس از شوک بزرگی در مقیاس انتخابات دور دهم، دولت باید اجازه می داد اوضاع و احوال کمی آرام تر شود، بهانه به دست مخالفان ندهد، و مهمتر از همه ، این طرح را در زمانی اجرا کند که دولت در بهترین وضعیت باشد، کشور آرام باشد و در نتیجه ، تبعات این سیاست گذاری اقتصادی را بتوان با فرض ثبات سایر شرایط تخمین زد. و نه این که سیاستی به این مهمی تحت تاثیر شرایط سیاسی روز قرار بگیرد و ا ز اساس مشکل پیدا کند و مخالفت برانگیزد.
از سوی دیگر، برخی از سیاسی تر ها، استدلال می کنند که دولت در حال زمین زدن خودش است. کدام دولت عاقلی در این شرایط چنین طرحی را اجرا می کند؟ کدام سیاست گذار باهوشی باعث می شود تا در این شرایط ملتهب، التهاب فضا حفظ شود و هر روز بهانه به دست خودش دهد، این دولت با این سیاست هایش، خودش، خودش را به زمین خواهد زد.
من  بعد از دیدن عزم دولت برای اجرای این سیاست و واقعی کردن قیمت ها،خصوصا به این دلیل که بارها در مقاله های مختلف از سال 82  از این طرح دفاع کرده بودم، تا چند روز گیج می زدم. و ناراحت بودم از این بابت که طرح به این خوبی را دولتی با این اعتبار و مقبولیت اجرا خواهد کرد که به احتمال قوی، باعث بی اثر شدن وهوا شدن کل طرح می شود.
خلاصه من به تحلیل زیر رسیده ام. و بنابر این تحلیل معتقدم که اصرار دولت بر اجرای این سیاست نه تنها از روی کم خردی و نادانی نیست که کاملا ناشی از هوش برخی از افراد شاخص و هدایتگر دولت احمدی نژاد است.(البته من مثل آنها به سودهای این طرح برای دولت دهم چندان خوشبین نیستم اما منطق این خوشبینی قابل درک است)

به نظرم دولت فکر می کند که طبقه متوسط و بالای جامعه را تا حدود زیادی از دست داده است.(قبل از انتخابات این اتفاق افتاده بود و بعد از انتخابات این شکاف واقعا دیگر قابل پر شدن نبود) و هم اکنون به جایی رسیده اند که می بینند طبقه متوسط به بالای جامعه(منظور مثلا 3 الی 4 دهک بالایی) نه تنها با این دولت فاصله عمیق دارند بلکه این فاصله با نفرت و خط کشی های مشخصی پر شده است به نحوی که قابل انکار نیست.
خب با این شرایط فقط طبقات پایین جامعه مثلا 3 دهک پایین و شاید دو دهک وسط را بتوان مدافعان و یا دارای پتانسیل حمایت از دولت قلمداد کرد. دولت هم با همان استراتژی همیشگی تهاجمی اش به صحنه آمده است و می گوید که چرا باید به کسانی که با دولت و احیانا نظام مشکل دارند یارانه بدهیم و آن بدبختی که مدافع نظام هم هست از گشتگی بمیرد؟ و با این استدلال به ظاهر ساده به این سمت می روند که ما که 4-5 دهک بالایی را از دست داده ایم، حداقل دهک های پایین را حفظ کنیم.
دهک های پایین هم با این وضع اسف بار اقتصاد حفظ نمی شوند.پس باید به سمتی رویم که این دهکها را تحت پوشش هرچه بیشتر قرار دهیم. البته ممکن است خواننده با خود بگوید که این امر که مسلم است ولی اساس این سیاست این است که یارانه ها را حداقل به صورت عادلانه تقسیم کنند . اما باید به این نکته توجه کرد که اولا اساس این سیاست پرداخت نقدی، تبعیض برای برخی گروه ها نیست ثانیا همین افرادی که امروز دارند از این طرح دفاع می کنند در مجالس چهارم،پنجم، ششم و هفتم از طرح هایی مشابه همین طرح نه تنها انتقاد کرده اند بلکه آن را ضد اسلامی، ضد مستضعفین و امثالهم خوانده اند. در حالی که امروز نه تنها خبری از آن انتقادهای تند و تیز توکلی و نادران و امثالهم نیست، بلکه این عزمی که برای اجرای این طرح دیده می شود شاید در طول تاریخ جمهوری اسلامی بی نظیر باشد.
به هرحال این روزها انچه مسلم است این که دولت به شدت در پی گرفتن هرچه بیشتر قوانین مبهم از مجلس در جهت خرج کرد بی حساب این پول است. به این معنا که دولت در این مسیر حرکت می کند که در وهله اول یارانه ها را حدف کند(شاید بقول خودش حال دهک های بالا را بگیرد) و در وهله دوم رضایت دهک های پایینی را که هنوز پتانسیل جذب شدن به سوی نظام و دولت را دارند جلب کند. این نکته هم مهم است که هرکجا که بعدا مشکلی برای عده ای از این 5 دهک پیش آمد از اختیارات قانونی که رییس جمهور در این لایحه در خصوص قیمت های ترجیحی و امثالهم گرفته است استفاده کرده و به تقسیم پول با دست مبارک خود می پردازند. من از همین الان برایم روشن است که فردای اجرای این طرح مثلا کشاورزان علی آباد کتول شکایت می کنند که پول گازوییل پدر ما را درآورده است و یارانه های نقدی هم کفاف نمی دهد، رییس جمهور به آن منطقه می رود، استقبال بزرگی از او می شود، و پول گازوییل یکسال روستاییان به قیمت های ترجیحی داده می شود یا بخشیده می شود یا معادلش از جیب دولت پرداخت می گردد.
این روزها حتما به مذاکرات مجلس گوش کنید. اموزنده است و خنده دار. اموزنده چرا که به خوبی نشان می دهد که دولت در مسیر گرفتن حداکثر اختیارات برای چگونگی خرج کردن منابع ازاد شده حاصل از این طرح حرکت می کند و تا به امروز شاید بتوان گفت جز در چند مورد کاملا هم موفق بوده است. و خنده دار از این جهت که روند قانون گذاری در مجلس هم مثل همیشه باحال است.

کلام اخر اینکه هدف از این طرح هرچه هست اقتصادی نیست، دوستان اقتصادی اشتباه نکنند. این طرح چیزی که ما از آن به نقدی کردن یارانه ها مراد می کنیم نیست.

این نوشته در سیاسی, سیاست ارسال شده. این نوشته را نشانه‌گذاری کنید.

9 پاسخ برای طرح هدفمند سازی یارانه ها و دولت باهوش

  1. Aydin K :گفت

    من هم با شما موافقم و مطلبي مورد «تعرفه هاي گمركي و هدفمندي يارانه ها» نوشته ام، مطالعه بفرماييد.

  2. مهدی :گفت

    یعنی این که رسما سرمایه مملکت رو گذاشتند وسط دارن به آتیش می کشند؟ چه کار باید کرد؟ کشور نابود می شه اینجوری که!

  3. فرید :گفت

    اینکه تحلیلت واسه خودته خیلی ارزش داره. مرسی. اما من با اجازه یک نقدی دارم. تو یک نکته‌ای اشاره نکردی. اجرای این طرح یک جورهایی چاره‌ناپذیره. چون منابع تامین نمی‌شن. یکی باید حقوق کارمندها رو بده و ضروریات بودجه را تامین کنه. من با تو خیلی موافق نیستم که می‌گی رییس‌جمهور باز هم می‌تونه از این گشاده‌دستی‌ها بکنه. علتش هم اینه که پولی نمونده که بخواد به علی‌آباد کتول بده. همین الانش خیلی از بخش‌ها مثل تامین اجتماعی در حال ورشکستگی هستن. من همون بعد سیاسی قضیه رو درنظر می‌گیرم. ورشکستگی تامین اجتماعی یا افزایش بیکاری هزینه سیاسی خیلی بیشتری داره تا کم کردن این گشاده‌دستی‌ها. اگر هم از این به بعد میره به علی‌آباد کتول بذل و بخشش میکنه بنظر من بیشتر جنبه رسانه‌ای داره و مقیاس پولش قابل توجه نیست. نقد من به استدلال تو اینه که نقش خیلی مهم محدودیت منابع رو در نظر نمی‌گیری.
    that is economics in its heart and policy maker can not escape it!
    —————————
    صادق: من دیروز پاسخ این کامنت را نوشتم! نمی دانم چرا الان نیست. بهرحال دوباره می نویسم:
    1- من هم با چاره ناپذیر بودن اجرای این طرح هم نظرم با شما.
    2-مخالفم که اگر این طرح در این 3 سال اخیر اجرا نشود آسمان به زمین می آید! چرا که حداقل از سال 75 به بعد چاره ناپذیری اجرا چنین طرحی (یا چیزی شبیه به این) برای قاطبه اقتصاددانان و حتی سیاست مدارن به نظر می رسد اثبات شده است. ولی خب تا بحال اجرا نشده است.
    3- به نظرم باید کمی به اقتصاد سیاسی رفرم توجه کرد. رفرمی به این بزرگی در چنین وضعیتی اولا بسیار پیش بینی ناپذیر می نماید. ثانیا هدف اجرا کردن آن مشخص نیست. من سعی کردم به اهداف بپردازم و بر مبنای این هدف شناسی، نتایجی که اجرای «این گونه» طرح خواهد داشت را هشدار دهم.
    4- در مورد محدودیت منابع! هرچند نقدت نقد اقتصادی صحیحی است اما جایش اینجا نیست و به این متن و این نوشته وارد نیست. بحث این نوشته این بود که نسبت به قبل منابع بیشتری در اختیار دولت قرار خواهد گرفت(قبلا این منابع یارانه داده می شد، حالا طبقات ثروتمندتر این اختلاف را می پردازند عملا و این در میان گروه هایی تقسیم می شود) مضافا بر اینکه درامد نفت هم هست و اتفاقا طبق قاطبه تحلیل ها حالا حالا ها هم پایین آمدنی نیست. به هرحال منبعی به منابع قابل توزیع دولت اضافه شده است که قدرت دولت را در اعمال قیمت های ترجیحی، اعمال تبعیض و .. باز می گذارد. (پس نقد اصلی ات وارد نیست)
    اما این نقد هرچند درست است اما در حوزه اقتصاد سیاسی کلان تقریبا نقد بی موردی است. مثلا شما یک سیاستمدار نامتعهد را در نظر بگیرید که رشد و توسعه اقتصادی برایش مساله نیست. و صرفا در کوتاه مدت منافعش را حداکثر می کند. بهینه برای این سیاستمدار صرفا انتخاب شدن در دور بعدی است و اگر دور بعدی در کار نباشد، در اختیار گرفتن حداکثر منابع ممکن. این سیاستمدار بانک مرکزی را هم در اختیار دارد و از تورم بلندمدت(حتی شاید در اینجا بتوان بلندمدت را 6 ماهه در نظر گرفت-بستگی به فاصله انتخابات بعدی دارد) نمی ترسد. بنابراین پول چاپ می کند. می دانی که پول چاپ کردن هم هیچگونه محدودیتی ندارد!! پس دست دولت بازتر از این حرفهاست. و پس از اجرای این طرح بازتر هم خواهد شد که فلسفه وجودی طرح را زیر سوال می برد.

  4. کلبه تنهایی :گفت

  5. بازتاب: درباره طرح هدفمندسازی یارانه‌های انرژی « کافه اقتصاد

  6. bahman :گفت

    آیا هیچ وقت دولت فکر به حال ما اقشار کم درآمد که حقوقی نمیگیرم کرده است ومثلا شغل آزاد داریم خیاط یا فرش باف هستیم

  7. علی :گفت

    مشاغل آزاد. هنرمندان . کارگران مجبورند بروند بمیرند . چون مهم نیستند .
    معلمان که فقط 500 تا 1 میلیون حقوق میگیرند واجب ترند .
    آخه مثلا یه قالی باف یا سفال گر یا گرافیست یا… که 200 تا 300 تومان درامد داره که تو این جامعه اهمیتی نداره
    مهم رای آوردنه
    مهم جلوگیری از اعتصاب معلماست

  8. المیرا :گفت

    این طرح همه ابعاد و همه اقشارو در نظر نمیگیره و جامع نیست و طرحی که جامع نباشه ملتو بدبخت میکنه.این طرح نتایج کاملا عکس داره .ثروتمندا که در هر صورت منافعشون تامینه این فقرا هستن که باید تاوانشو بدن.

  9. بازتاب: هدفمند سازی یارانه ها | پرتاب نیوز

بیان دیدگاه