سنتوری!!

پس از تب و تاب سنتوری، بالاخره فیلم سنتوری را دیدم! و چه افتخار بزرگی!

فیلم بدون یک روایت داستانی نه قوی و جان دار، نه عمیق و چند لایه، نه ، بلکه حتی بدون روایت داستانی مشخص، با دیالوگ هایی بسیار ضعیف، با بازی هایی بچه گانه و کاملا ابتدایی، به نظرم بیش از آنکه به فیلم شبیه باشد، به روزنامه دیواری های پر از شعار دوران دبستان شبیه بود. فیلم برداری و نور پردازی هم بنظمر تعریفی نداشت. و کاملا کسل کننده بود.
ساخت و محتوای فیلم آنقدر ضعیف است که فیلمنامه نویس مجبور می شود، مدام از دهان بازیگران شعار بدهد و داستان را تعریف کند، تا بیننده بتواند فیلم را دنبال کند.
بهرحال بنظرم جایزه نگرفتن این فیلم از سوی هیئت داوران جشنواره، نه جانبدارانه و توام با نگاه سیاسی که تا حدود بسیاری به جا بوده است.
اما اینکه این فیلم مستوجب نامرادی اهل قدرت قرار گرفته است و ضرر و زیان بسیاری به تهیه کنندگان وارد شده است، غیرقابل انکار است و از این جهت بایستی مورد حمایت به جهت اکران قرار گیرد. این کار وزارت ارشاد، باب خطرناکی است که سبب می شود تا ریسک حوزه هنر و سینما بیش از پیش افزایش یافته و سرمایه گذاری در این حوزه دچار کاهش گردد. باید با تمام توان در برابر اینگونه تصمیمات ایستاد و اجازه نداد تا با سرمایه های خصوصی مردم(که حتی مجوز ساخت هم داشته است) اینگونه برخورد شود.
از سوی دیگر؛ تنها در اینصورت است که امکان خوب دیده شدن، خوب نقد شدن و بزرگ نشدن واهی و حباب گونه آثار هنری وجود دارد.
بهرحال گذشته از بلایی که بر سر سنتوری آمد، داشتم فکر می کردم که مهمان مامان در کارهای مهرجویی واقعا یک استثنا بود، گاو هم که نانِ داستان ساعدی را می خورد.

نتیجه عقلایی: آخرالامر ما نفهمیدیم که چرا سنتوری اجازه اکران نگرفت!! ما فیلم هایی در سالهای گذشته داشته ایم که از همه لحاظ هم از این فیلم سیاه تر بوده اند و هم بعضا حساسیت برانگیزتر(از همه لحاظ!) اما با کمی اصلاحات اکران شدند. اما …. و این البته نشان از بد بازی کردن دست اندرکاران دولتی دارد!
نتیجه پراتیک: راستی اگر سنتوری ممنوع نمی شد، در این وسعت دیده می شد؟!!
نتیجه اخلاقی: همه این حرف ها، دلیل نمی شود تا پول مربوطه را به حساب مهرجویی نریزم. چرا که آن داستان جدایی دارد. (می خواستی فیلم را نبینی!!)

این نوشته در فیلم, محمدصادق الحسینی, کاتالاکسی, تک گویه ها ارسال شده و با , برچسب‌گذاری شده. این نوشته را نشانه‌گذاری کنید.

5 پاسخ برای سنتوری!!

  1. faiiaz :گفت

    تو که پولو نمیریزی، من میدونم.کی حال داره بره صف بانک آخه…
    آقا من بزرگترین ضرر اینجور چیزها رو متوجه ذهنیت خود هنرمند و نویسنده میدونم.
    تا سال ها آقای مهرجویی باید بشینه و خیال بافی کنه که استعداد من فلان شد و اگر اجازه بدهند فلان… یعنی اینجور حوادث مانع از شفاف شدن ذهن هنرمند درباره توان واقعی اش میشه.این حرف رو من سال پیش به احمد زیدآبادی هم در یک مراسمی گفتم.گفتم:چون شما را زندان انداخته اند ، خود به خود افکاری که به خاطرش به زندان افتادید برای شما بت میشود و توان خودانتقادی را از شما میگیرد.شما زندان را یک فاجعه برای خودتان تلقی کنید نه یک افتخار.مثل خانواده شهدا که چون عزیزی را از دست داده اند توان نقد جنگ از آن ها سلب شده است.
    ضرر مالی جبران میشود،ولی ضرر اینشکلی هرگز.چون دوره ای است که می آید و میرود و عمری که از هنرمند در توهم تلف میشود.
    ….
    راستی.آقا این بحث اخیر سروش را پیگیری میکنی.هر آینه احتمال اعلام ارتداد سروش میرود.این کارگردان بی شعور مجید مجیدی هم آدم شده است و در یک مراسم رسمی به سروش حمله کرده و خواستار برخورد جدی با او شده است.خاک بر سر عالم هنر این مملکت، از مجیدی گرفته تا بیضایی و مهرجویی!

  2. sam :گفت

    یعنی الان خیلی احساس روشنفکری می کنی که این جمله ی نخ نمای «گاو نون داستان ساعدی را می خورد و بقیه فیلمهای مهرجویی هم که اصلا مالی نبود» را قرقره کردی؟

  3. modir :گفت

    آقا بهات موافق نیستم . داری به فیلم کم لطفی می کنی . همچنین به استاد مهرجویی . مهمان مامان در مقابل بقیه ی کارهای استاد بسیار پیش پا افنتاده است . بهتر بود فیلم رو هم فقط از همون زاویه اقتصادیش بررسی می کردی که اون وقت حرفت حجت بود .
    ———————-
    صادق: من نظرم رو به عنوان یک بیننده در مورد این فیلم گفتم. من انقدرها کم فیلم نمی بینم که نتوانم راجع به فیلمی مثل سنتوری نظر دهم. هر کس در عرصه هنر چیزی را می پسندد و چیز دیگری را نمی پسندد. بهرحال پسند من هم این شکلی است.

  4. l :گفت

    سلام
    شما اقتصاددان لیبرال نیستی. اقتصاددان لیبرال اگر اسکناسی در خیابان پیدا کرد بر می دارد و مزند به چاک. عقلانیت است نه. پول ریختن به حساب مهرجویی کار لیبرال ها و اقتصاددانانی از این دست نیست.
    —————–
    صادق: من چند ماه است در این وبلاگ نشان دهم برخلاف تصور رایج در ایران، لیبرالیسم اتفاقا برعکس چیزی که شما فرموده اید، کاملا مبانی اخلاقی دارد که متاسفانه در ایران شناخته نشده است و اصولا از اخلاقی ترین نظام های فکری است. پس بهتر است در مورد لیبرالیسم و لیبرال بودن بیشتر بخوانید..

  5. l :گفت

    ربطی ندارد آقای لیبرال. شما یا عاقلید یا نه؟ در مقام یک اقتصاددان عاقل پاسخ بده.
    —————
    صادق:
    1- اولا این حوزه حوزه اخلاقیات است و عقلانیت من ایجاب می کند که اخلاقیات را رعایت کنم(حکم کانتی) پس اصلا کاملا عقلایی است پرداختن این پول از این منظر
    2- از سوی دیگر ادامه چنین روندی می تواند به نابودی صنعت سینمای ایران منتهی شود که برای من مطلوبیت ندارد بنابراین این پول را می پردازم
    3- متاسفانه شما معنای اقتصاددان و عقلانیت در معنای عام و در معنای اقتصادی آن را متوجه نشده اید…

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s