برای چند روزی برای انجام کار میدانی یک پروژه پژوهشی به خارک و بقول خودشان به خارگ می روم؛ احتمالا تا جمعه باز خواهم گشت. از آنجایی که احتمالا دسترسی به اینترنت در آنجا مقدور نیست، تا آن زمان امکان نوشتن در وبلاگ را ندارم.
مختصر
صادق الحسيني؛
sadegh alhosseini
ایمیل:eco AT alhosseini.org-
صفحه
-
پست های اخیر
اقتصادی
- محمد طاهری
- مشق اقتصاد
- مصیبت منابع
- نگاه آزاد
- چارچوب
- یک لیوان چای داغ
- کافه اقتصاد
- پاریس، اقتصاد و …
- پساسرمایه داری
- اقتصاد خودمونی
- اقتصاد خرد، بازار، خانوار
- اقتصادانه
- اکونومیست
- بازار و سیاست
- تالارهای گفتگوی اقتصادی
- حسین عباسی
- خاکریز اقتصاد
- دوستدار سقراط
- دکتر جواد صالحی
- دگردیسی مشغولیت ها
- دست نوشته های یک اقتصاددان
- رستاک
- سمینارهای اقتصادی شریف
بایگانی
آمار بلاگ
- 376٬598 بازدیدکننده
این موضوعی که در مورد تخفیف دادن دولت ، بی پشتوانه بودن تصمیمش ، تصمیم در حالت غیر ضرور و بی نیازی به این تصمیم گفتی من رو شدیدا تحت تاثیر قرار داده . امیدوارم در موردش بیشتر بنویسی .
من این عمل رو غیر بهینه تعبیر میکنم و اینکه قوانین اقتصادی به دولت ( یا به هر نهادی درگیر اقتصاد ) به شدت تحمیل میشه . چرا که اینها قانونه !!! مثل نیروی جاذبه که هست ! و اگر بگیم اونها وجود ندارن اونها نیست نمیشن .
میدونم خیلی ربطی به پست نداشت ولی به نظرم موضوع جالبی رو مطرح کردی ( به شکل پیش فرض ) و خواستم توجه بدم به این موضوع .
البته منظور پست قبلی بود .
موفق باشی
من میگم حالا که صاحبخانه نیست. نخود خوران راه بندازیم؟
نوشته : اینجا آزادی یگانه معیار سنجش است.هه هه هه هه هه …
«در باره من» وبلاگش را خوندین؟ نوشته » در علم اقتصاد بیشتر اتریشی ها رامیپسندم «… من میگم دروغ میگه خارگی ها رو اتریشی ها بیشتر میپسنده » هه هه هه هه ….
تازه یکی نیست بهش بگه اونا که رفتن اتریش .امریکاییها رو میپسندن .تو دیگه چرا؟ هه هه ههه هه …
فکر می کنید یک اقتصاد دان از «فرهنگ » چه تصوری داره ؟
«اوووووووووف»
هه هه هه هه …….
«در باره من » را خوندین؟فکر میکنین چرا همه اقتصاد دان ها مطمئن هستند در آینده آلزایمر میگیرند؟
هه هه هه هه هه ……
نمیدونم چرا اقتصاددان ها بجای اینکه تو وبلاگشون مسایل اقتصادی رو از زوایای گوناگون ببینند. ترجیح می دهند به » مسایل گوناگون را از زاویه اقتصاد » بپردازند.
هه هه هه هه …..
اما جدی جدی لیبراله.
تا حالا دیدین کسی در خانه اش را باز بذاره .بره خارگی؟
هه هه هه هه …..
اصلا تا حالا دیدین به اقتصاددان در خانه اش را باز بذاره؟
هه هه هه هه …….
این دیگه آخرشه.
میدونین به نظر ش مشکل بزرگی که به وفور در میان دانشگاهیان دیده چیه؟
{….مشکل بزرگی که من به وفور آن را در میان دانشگاهیان دیده ام، اینست که همه و همه گویی ککی به تنبانشان است…} __ پست پاسخ هایی از جانب یک لیبرال! بند پنجم _
هه هه هه هه …….
یک چیزی رو نمیشه نگفت. این اقای صادق خان. یک خصلتی رو توی این پست ها و کامنت هاش نشون داده که تا حدودی کمیابه. به نظر میاد پراتیک زندگیش با زبان و گفتارش زیاد با هم فاصله ندارند. یعنی خوشش میاد همونجوری حرف بزنه که دوست داره زندگی کنه.خلاصه برداشت من اینه که از ریا و دورویی که این حدود ها کم نیست زیاد خوشش نمیاد.
اگه به رسم لوطی ها قدیم یک اسمی براش بذاریم اون اسم «صادق بی ریا » هستش.
خیلی خوب بود…یه سریم به این ادرس بزن:http://doodo.wordpress.com/
سلام
خسته نباشید
من تو پست» همه دانشکده های اقتصاد» یک commentگذاشتم اگه برید بخونید و بهم جواب بدید ممنون می شم.