من اصولا پيشنهاد نمي كنم چيزي را از روزنامه بخوانيد اما واقعا امروز روزنامه اعتماد ملی، سه مطلب خيلي خوب داشت كه پيشنهاد مي كنم دوستان بخوانند.اولي مصاحبه اي با عباس عبدي است.(اين مقاله را مي توانيد از اينجا برداشت كنيد) كه طي آن عباس عبدی به صراحت و بسندگی هرچه تمامتر جوابهای بسيار معقول و مقبولي را داده است. بنظر من، عبدي يكي از باهوش ترين و ذكي ترين نيروهاي اصلاح طلب است كه بجاي تحليل هاي بي پايه و مبتني بر سياست عريان حجارياني و گنجي و امثالهم، گمراه نشده و نقطه اصلي تحليل را در ايران كه همانا نفت است، پيدا كرده. فكر كنم جديدا مقداري هم اقتصاد خوانده است. مصاحبه اش با دكتر نيلي در ماه هاي پيش به خوبي اين امر را نشان مي داد. خلاصه اينكه فكر مي كنم اگر اكثريت اصلاح طلبان مانند او هوشيار بودند، وضعشان خيلي بهتر بود. برايم خيلي جالب است كه يك سياستمدار مهندس، ديدي به اين خوبي در عرصه اقتصاد دارد و آنوقت دكتري اقتصاد اين مملكت اصلا اين چيزها را نمي فهمد و اصلا كلا ديد اقتصادي ندارد!!بخشي از مقاله عبدي كه بنظرم نشست:» بايد ديد منشأ اين قدرت كجاست؟ در شرايط كنوني بخش اعظم آن قدرت در درآمدهاي نفتي است. با وجود اين درآمدهاي نفتي در حكومت، هر كسي برود به داخل ، جز در چاه ويل مسئوليت در چيز ديگري غرق نميشود… بخش قابل توجهي از قدرت متكي به درآمدهاي نفتي است و تا وقتي كه اين درآمدهاي نفتي به اين شكل وجود دارد، قدرت ميتواند رفتارش را به همين سياق ادامه دهد. در حالي كه بخشي از اتفاق خرداد 76 محصول كاهش قدرت ناشي از درآمدهاي نفت بود. سهم درآمدهاي نفتي در توليد ناخالص ملي و از آن مهمتر در بودجه دولت طي آن سالها (در 75 و 76) به حداقل رسيده. هم قيمت نفت پايين آمد و هم ارزش توليد ملي بالا رفته بود. اما الآن ، دولت را يك بشكه نفت ميبينم، و معتقدم اين نفت است كه سياست تحميل ميكند. اين چيزي است كه بايد براي آن برنامه داشته باشند…. راه اصلي اين است كه نفت را از حيطه مالي و بودجه دولت حذف كنيم.n بهترين و در واقع عمليترين راهش هم اين است كه آن را بين مردم که بسیاری هم نیازمند هستند توزيع كنيم… مگر من گفتم نفتn را از مملكت حذف كنند كه امكانپذير نباشد؟ کافیست نفت را از بودجه دولت حذف كنند. چطور ما در سال 77 توانستيم با ده ميليارد دلار زندگي كنيم، رشد اقتصادي هم داشتيم و از بهترين سالهاي اقتصادي ما سال 77 است. اما الآن حكومت با 60 ميليارد دلار درآمد در تأمين معيشت مردم درمانده است؟ ميگوييم اين پول را از دولت بگيريم و به ملت بدهيم. چطور ما با 10 ميليارد زندگي كرديم. آه از نهادمان بلند نشد و مردم خوشحالتر هم بودند، ولي حالا با 60 ميليارد اين اوضاع فاجعهبار اتفاق افتاد. من نميفهمم چرا ميگوييد امكانپذير نيست. آيا در سال 77 ما از اين دعواها داشتيم؟ مملكت هم خيلي بهتر ميچرخيد. اين پول كه ميآيد، تخریب ميكند. اين پول را ببريد يك خاك ديگري بر سرش كنيد. آن را به ملت بدهيد. خودش ميداند با اين پول چه كند.»دومين مطلب پيشنهادي، مقاله محمد قوچاني است با نام؛ دولت يا كميته امداد كه بهتر بود عنوان اصلي را همان در فضيلت عدالت بر سخاوت مي گذارد. كه بگونه اي ادبي و زيبا تحرير شده و در خود حقيقتي مسلم و البته زشت را به زيباترين شكل بازگو مي كند.سومي هم مقاله آقاي الويري در باره سهميه بندي بنزين است.
مختصر
صادق الحسيني؛
sadegh alhosseini
ایمیل:eco AT alhosseini.org-
صفحه
-
پست های اخیر
اقتصادی
- محمد طاهری
- مشق اقتصاد
- مصیبت منابع
- نگاه آزاد
- چارچوب
- یک لیوان چای داغ
- کافه اقتصاد
- پاریس، اقتصاد و …
- پساسرمایه داری
- اقتصاد خودمونی
- اقتصاد خرد، بازار، خانوار
- اقتصادانه
- اکونومیست
- بازار و سیاست
- تالارهای گفتگوی اقتصادی
- حسین عباسی
- خاکریز اقتصاد
- دوستدار سقراط
- دکتر جواد صالحی
- دگردیسی مشغولیت ها
- دست نوشته های یک اقتصاددان
- رستاک
- سمینارهای اقتصادی شریف
بایگانی
آمار بلاگ
- 375٬875 بازدیدکننده